نگاره های رنگی

سه دهه از کوچش به "لیل" فرانسه، مي‌گذرد و هنوز گاهي سفرهای کودکی هر ساله‌اش به اصفهان نقش جهان، را به یاد می‌آورد، خاطراتی که شاید گاه و بی‌گاه، از سرِ قلم‌موی مرکبی‌اش بر گوشه‌ای در شهر کهن "لیل"، بر مقوا می‌چکند..

نقش‌ها ترد و رعنا بر تن برفی مقوا فرود می‌آیند.... خطوط، جسور و بی وقفه، در كنار رنگين‌كمان نقش‌ها آرام مي‌گيرند... حروف سياهپوش شرقي، دردانه طرح‌هاي رنگي مي‌شود و اين تلفيق انتزاعي، چند روزي ميهمان آذر سرد و برفي "نگر" مي‌شوند.

 نمي‌دانم دلبري هنر شرقي است يا كمان رنگين نقش‌هاي بي ادعا، كه چنان آسان و بي‌تلاش به دل ما مي‌نشيند؟! نقش‌ها ساده‌اند، چون سادگی لبخند یک نگاه ناگهانی ..

نقاشیخط‌های "منصور" معماری نابی از خشت شرقی است به تن نگاره‌های اکریلیکی که خیال را به جایی می‌برد که هرگز نیست..و یا شایدکارزاریست از حماسه صبوري مركب با رنگ‌هاي عجول اکریلیک‌‌!... غربت هر چه سرد باشد، اين مصاف، چه گرم و چشم‌نواز است!!!

                                                                                                                          دکتر میشا تیموری