نمایشگاه ها

نمایش نقاشی های یاسمین خورسندی

۱۳۹۵/۰۲/۲۴ - ۱۳۹۵/۰۲/۲۹

نمایش نقاشی های یاسمین خورسندی

آثار یاسمین خورسندی در یك كلام زنانه‌اند؛ نه به آن معنا كه غالباً از این صفت به مثابه كلیشه‌ای برای اشاره به ظرافت و ساخت‌وپرداختِ لطیف در خلق اثر هنری استفاده می‌شود - و در پسِ خود نوعی نگاه تبعیض‌آمیزِ برآمده از باور به تمایز زیستی را پنهان می‌كند بلكه از آن روی كه هویت زنانه را به منزلۀ چالشی، در مقام كارمایه یا سازوكار تولید و عرضۀ هنر، در كانون توجه خود می‌نشاند، شایستۀ موصوف شدن به چنین صفتی می‌‌گردد.

           یاسمین خورسندی در كارنمای حاضر، دو مجموعه را در كنار هم به نمایش گذاشته است؛ نخست، پرتره‌هایی كه به نوعی تداومِ دیگرگونۀ چهره‌پردازی‌های پیشین او به شمار می‌آیند و به سیاق سابق، با مواد و مصالح متعارف بر روی بستر كاغذی شكل گرفته‌اند و بعد، ادامۀ همان مضمون، یعنی پرتره‌ها، اما این بار در ابعادی متفاوت و بر بستری نامتعارف.

           در گروه اول، چهره‌های نقش‌‌ْبسته بر سطوح یك‌اندازۀ كوچك، تماماً تصویر زنان در مقابل پس زمینه‌ای از رنگ‌های خالص و یك‌ْدست را شامل می‌شود. به نظر می‌رسد او در پرداخت اجزای چهرۀ سوژه‌هایش كه بی‌گمان تنها برآمده از تخیل هنرمند نیستند و نشانی از خطوط آشنای چهره‌های واقعی را بازمی‌نمایند نگاه هنرمندانۀ برخاسته از احساسش را بیش از همه به طراحی و ساخت‌و‌ساز رمزآمیز و تأثیرگذارِ چشم‌ها معطوف می‌كند. به این ویژگیِ خیره‌كننده، بایستی رنگ‌گذاری‌های غریب و معناداری را اضافه كرد كه در قالب سایه‌‌پردازیْ اینجا و آنجا بر پیشانی و چانه و بینی می‌نشینند، و سویۀ بیانگرانۀ نقاشی‌های او را دو چندان می‌سازند.

           همین پرتره‌‌ها، آنگاه كه در مجموعه كارهای دوم، بر بستری از پرده‌ها، ملافه‌ها و رومیزی‌های قدیمی نقش می‌بندند، معنایی دیگرگونه و مضاعف می‌یابند. هنرمند با انتخاب هوشمندانۀ چنین بستر و پسزمینه‌ای برای نقاشی‌هایش، تلویحاً بر بازیابی و احیایِ كُنش زنانه‌ای تاكید می‌كند كه دیرزمانی به درازای تاریخ هنر، به سبب غلبۀ نگاه ارزش‌گذارانۀ مردسالار در نظامی مبتنی بر سلسله‌مراتب، به منزلۀ فعالیتی پَست از حوزۀ هنرهای زیبا كنار گذاشته شده بود.

           اینك، دیدنِ دوبارۀ گلدوزی‌ها، شماره‌دوزی‌ها و سوزن‌دوزی‌های ظریف و زیبایی كه بر بستر پارچه‌ایِ نقاشی‌های یاسمین خورسندی خودنمایی می‌كنند، تجدید خاطرۀ زنان هنرمند بی‌نام‌ونشانی‌ست كه در گذشته‌ای دور، با هر فرو بردن و بیرون كشیدنِ سوزن و نخ‌، احساسات، هیجان‌ها، خاطره‌ها، خشم‌ها، رنج‌ها و خوشی‌های خود را چنان نقش زده‌اند كه امروز برای ما از نقاشی‌های‌ نقش‌ْبسته بر بوم - با تمامِ آن انتظارِ معنای مجسم در ذات هنر هیچ كم ندارد.

 

                       

                                                                                            حمیدرضا كرمی