خود نگاره
اکرم بیرامی
۱۳۹۸/۰۷/۲۶ - ۱۳۹۸/۰۸/۰۶
اکرم را چند سالی است که میشناسم….
دغدغهی نقاشی دارد و البته مثل هر انسان دغدغهمند دیگری، تردید!
او برای پاسخ به تردیدهایش، خودش را در برابر آینه بومهایش گذاشته است و فاصله بین خود و پندارهایش را با نقاشی پر کرده است. به همین دلیل، به نظر من نقاشیهای اکرم بیش از هرچیز به مونولوگ شبیه هستند، با این تفاوت که جای واژگان را خط و رنگ پر کرده اند.
خودنگارههای اکرم بخشی از آگاهی فردی او از جهان درون و برونش را به نمایش میگذارند. او در نقاشیهایش خودش را از جهان واقعیش جدا نمیکند، او در نقاشیهایش نه ژست گرفته و نه تظاهر به دیگربودگی کرده است؛ شاید که نخواسته چیزی به ما دیکته کند تا خودش را به شکل دلخواه جلوه دهد.
او در پسِ ضعف و قوت کارهایش، سادگی، صداقت و یک واقع گرایی ناب را به نمایش میگذارد و به این طریق از هویت خودش حفاظت میکند؛ به همین دلیل نقاشیهایش از یک بیانِ رئالیستی قدرتمند برخوردار شده اند.
دیدنِ نقاشی های اکرم سخت نیست چون به سادگی مخاطب را به دور از فلسفهبافی به درونِ تابلوهایش راه می دهد.
محمد معین الدینی - مهرماه 98