تلاطم مرئی
صدف کباری
۱۴۰۰/۰۵/۱۰ - ۱۴۰۰/۰۵/۱۳
میدانیم که نقاشی انتزاعی شاید حاوی مفاهیم کلی باشد، اما بنا ندارد که تصویر چیزی را به ما نشان دهد. هر چند که شاید هیچ رسانهای به اندازه زبان انتزاعی نباشد، اما بسیاری از هنرمندان تلاش کردهاند با بیانی انتزاعی، مفاهیم زبانی را به تصویر بکشند. البته که نقاشی انتزاعی هم انواعی همچون هندسی، بیانگرانه، آنی و غیره دارد، اما اغلب نقاشان انتزاعی یکی از دو مسیر عمده نقاشی ذهنی یا عینی را پیش گرفتهاند. انتزاع ذهنی به این معنا که هنرمند با اتکا به تصورات و تخیل خود تصویری انتزاعی و ناشی از جهان ذهنی و کنش آنی خود را در برابر دیدگان ما قرار میدهد و انتزاع عینی به این معنا که نقاش با دخل و تصرف در طبیعت و تلخیص آن، تصویری منتزع از جهان واقع میسازد.
آثار خانم صدف کباری نشان دهنده و رفت و برگشت این هنرمند در هر دوی این راهها و همچنین استفاده از شیوههای انتزاع هندسی و بیانگرانه و غیره است. او در مواردی با توسل به ناخودآگاه خود، جهانی آشفته، غریب و برانگیزاننده عواطف را ایجاد کرده و جای دیگر با اتکا به خطوط و فرمهای هندسی در پیشزمینه، سعی در تسلط بر آن جهان پرآشوب دارد و در مواردی دیگر با ایجاد تقسیمات هندسی در پسزمینه فضایی میان این دو را تجربه کرده است. از سوی دیگر، جایی فرمهای آشنایی همچون پیکر انسان یا اندامی چون دست به چشم میخورد و این امر، تلاش نقاش برای منتزع کردن طبیعت را نشان میدهد. در مواردی هم جهان ذهنی هنرمند غالب شده و کنش آنی و استقبال از اتفاق در نقاشی به تصاویری گیرا منجر شده است. با این توصیف شاید چنین به نظر برسد که نقاش در تلاش برای یافتن مسیری مشخص در نقاشی انتزاعی است و به زعم نگارنده، گونه آخر آثار وی نشاندهنده مسیر اصلی اوست.
زروان روحبخشان – تابستان 1400