ایرانیزه
اميد خاكباز.اميريگانه.اميرشاهرخ فريوسفي.آرش لاهيجي.پريساپگاه.جمشيدحكيمي.حسين احصايي.رضاعمادي.سانازالبرزي.سعيدنقاشيان.شادي طلايي.عظيم فلاح.عليرضاسعادتمند.غلامحسين فرخي نسب.مرتضي شميسا.مهدي حاجي محمدي فريماني.مهنازجبري.وحيدشيخ حسني
۱۳۹۷/۰۳/۱۸ - ۱۳۹۷/۰۳/۲۸
"ایرانیزه" عنوان نمایشگاهی است گروهی از مجموع چندین تن از هنرمندان عرصهی نقاشیخط که عدهای از ایشان در کسوتِ بلند استادی و برخی، هنرمندانی هستند که در این مسیر با جدیت ، بدون ادعا و با همتی بلند، مشغول به تجربه کردن در این مسیر میباشند. مسیری که این هنرمندان در آن قدم گذاشته و پیرو آن میباشند ، عنوان مکتب سقاخانه را به آن نسبت میدهند.
مکتبِ سقاخانه، جریانی هنری بود که در دههٔ ۱۳۴۰ شمسی با استفاده از عنصرهایی از هنر مدرن و برخی از عنصرهای تزیینی هنرهای سنتی و دینی، در ایران شکل گرفت. در جریان نوسازی ایران و درگیریهای سنت گرایان و هواخواهان مدرنیته، عدهای از هنرمندانِ نوآور، مکتب جدیدی را بنیان نهادند که تأثیرِ شگرفی بر دگرگونیهای هنرِ نوگرای ایران و حتی نوآوریهای عرصهی خوشنویسی از خود باقی گذاشت، این مکتب یا جنبش هنری بعدها بهنام مکتب سقاخانه شهرت یافت.
نامِ کریم امامی به سبب طرح این مهمترین سبک هنر نوگرای ایران، ماندگار شدهاست. به احتمال زیاد، او این اصطلاح را نخستین بار در حدود سال ۱۳۴۱ به کار برد. در نوشتاری با نام «یک مکتب نو ایرانی» (ژوئن ۱۹۶۳) در روزنامه کیهان اینترنشنال امامی پس از برشمردن هنرمندهایی مشهور و تثبیتشده، به معرفی «چهار جوان میپردازد که بر تارکِ آخرین و قدرتمندترین جریان نقاشی ایران میدرخشند». او در معرفی این مکتب چندان روشن سخن نمیگوید بهجز اینکه بهطور مشخص از این گروه چهار نفره نام میبرد که همه همچون خودِ امامی، دانشجو یا آموزگار مدرسه تازه بازشدهٔ هنرکده هنرهای تزیینی (۱۹۶۱) بودهاند.
بهجز حسین زندهرودی که امامی او را بارها بهعنوان رهبر گروه نام میبرد، عضوهای مکتب عبارتاند از: فرامرز پیلآرام ،بهزاد گلپایگانی و پرویز تناولی.
.
این هنرمندان در جستجوی تعریف دوبارهای از زیباییهای ملی و سنتی برآمدند؛ یا به بیانی دیگر این هنرمندان با عشق به زوایای فرهنگ ملی و نگاهی گسترده به فرهنگ جهانی به فکر افتادند که مکتبی ملی- بینالمللی تأسیس کنند و حتی شاید بدون تمهیدی اولیه و به صورتی طبیعی به سوی تأسیس مکتب فوق کشانده شدند رویکرد اینان به اشیاء و عناصر بصری محیط اطراف زندگی مردم که در سقاخانه و زیارتگاهها و اماکن مذهبی وجود داشت، باعث شد که از این اشیاء در فضای معاصر تعریف مجددی بهعمل آید و در ساماندهی تازه و بدیعی، به مکتبی جدید و قابل قبول و سرشار از نوآوری تبدیل شود.
در مجموعه حاضر /ایرانیزه/ شاهد حلولی بی ادعا از آن اندیشه و آن مکتب و ظهور آن سبک(سقاخانه) با پشتوانه سیاهمشقهای میرزا غلامرضا اصفهانی و نیاکان خوشنویس هوشمند آن عصر از دوره طلایی خوشنویسی ایران هستیم.
سعید نقاشیان -خرداد۹۷