"پراگماتیسم " طراحی های رضا شعبانی
رضا شعبانی
۱۳۹۵/۰۳/۱۴ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۹
آثار رضا شعبانی از آن دست كارهایی هستند كه به قصد نقشاندازی بر سطح دوبُعدی، مرزهای مألوف رسانههای سنتی در خدمت چنین هدفی را كمرنگ میكنند، و همین خصیصهای معاصر به آنها میبخشد. میشود آنها را طراحیهای نقاشانه خواند؛ بیتردید طراحیاند، بدان سبب كه پیش از همه با ابزارهای تاثیرگذار این رسانه شكل میگیرند، و خط – سنگ بنای طراحی – با تمام خصوصیات و كیفیاتِ منحصربهفردش در مقام عنصر قوامبخشِ این واسطۀ هنریِ دیرپا، در آنها حضوری چشمگیر و برجسته دارد. اما از سویی، نقاشانهاند؛ از آن رو كه برخی ویژگیهای ذاتیِ طراحی همچون خودانگیختگی و فشردگیِ زمان را به نفع سنجیدگیِ تركیببندی – یا به تعبیری، تقسیم و تخصیص فضا - ، جزئیاتپردازی، و روایت – كه بیگمان، بیشتر، نمونهنمای نقاشیاند - كنار میگذارند.
او اما در پل زدن میان دو رسانه، به شهادت آثاری كه پدید آورده و در این كارنما به نمایش گذاشته، موفق مینماید. طراحیهای او، برآیند تواناییِ هنرمندانهاش در به خدمت گرفتنِ ویژگیهای خط و بهره بردن از هویتِ انواع آن در جهت تجسم فضای مورد نظر است. وزن، توان، جهت، ضرباهنگ، ... و هرآنچه تعیینكنندۀ شخصیت خط در مقام عنصری تجسمیست، ماهرانه در خدمت بیان قرار میگیرند. به این ترتیب، به رغم فقدان رنگ، سایهپردازی و ظریفكاریای كه گاه در بسیاری از آثار جلوه میكند، توهم تماشای تصویری سیاهوسفید از اثری رنگین را برمیانگیزد. روایت و فضاسازیِ ناشی از خصیصۀ شكلنمای آثار هم در هر چه نزدیكتر كردنِ آنها به تركیببندیهای یادآورِ نقاشی موثر میافتد.
با این همه، تازگیِ كارهای رضا تنها ناشی از دستاوردهای صوریِ پیوند و درآمیختگیِ دو رسانۀ همزاد نیست. در مقام معنا هم او میكوشد چه آنگاه كه شیای را تصویر میكند و چه آن هنگام كه پیكرهای را نقش میزند، به بیانی دست یابد كه بازتابندۀ تنشها و گشایشهای تخیلی زاینده در گرفتوگیرِ روانی گاه آشوبزده و گاه آسوده باشد. پیچش پیكرهها در هم، درآمیختن گیاه با چیزی بیجان – سنگ یا شیای دستساخته - ، پدیدار شدنِ طرح و نقشی انداموار، ... و بسیاری كارمایههای دیگر در طراحیهای او، این آثار را شایستۀ تأملی در جهت كشف رمزگان پیچیدۀ آنها میسازد.
حمیدرضا كرمی