شیر و خورشیدهای علیرضا مجیدی
علیرضا مجیدی
۱۳۹۴/۱۱/۳۰ - ۱۳۹۴/۱۱/۱۳
شیر و خورشیدهای علی رضا مجیدی
30 بهمن الی 12 اسفند 1394
نگارستان نگر
تصویرِ خورشیدِ برآمده از پشتِ شیر، در حافظۀ قومیِ مردمی كه « نزدیكترین خاطرهاش، خاطرۀ قرنهاست »، چنان جای گرفته كه همچنان تا به امروز الهامبخشِ خلقِ زیبایی و هنر میشود. نقشی كه در فراز و فرود تاریخ، تأویلهایی برآمده از منظرگاههای متفاوت - و گاه متناقض – به هستی و جهان را به خود دیده، پای در جا استوار مانده تا نسل از پیِ نسل، یادآور این حقیقت باشد كه آنچه در ژرفترین لایههای یاد و خاطرۀ مردمی كهنسال خانه میكند، به قهر و قوۀ دروغ و تهمت، به آسانی پای درنمیكشد و عرصه به ناراست وانمیگذارد.
علیرضا مجیدی، با چنین باوری در دل، این نقش را دستمایۀ خلق مجسمههایی قرار داده است كه اكنون در معرض تماشای ما قرار دارند. او مصالح لازم برای تجسم بخشیدن به تصویرهای گونهگونشونده از این مضمونِ یكه را از میان آنچه ما به اصطلاح « ضایعاتِ فلزیِ یافته » مینامیم انتخاب میكند. گاه به نظر میرسد انحنا و پیچشی در قطعهای فلزی یا شكستگی و بریدگیای در صفحهای از همان جنس، او را هدایت میكند تا هوشمندانه از آن در شكل دادن به آنچه میسازد، استفاده كند. با این همه، حاصلِ كارْ نشانی از پیشپاافتادگی یا سرشتِ زائد و دورریختنیِ مصالحِ به كار رفته بر خود ندارد؛ جاذبۀ جادوییِ تركیبِ نقش شیر با خورشید، چنان دیدۀ مخاطب را خیره میكند كه پرسش از ماهیت مادۀ به كار رفته، بیمعنی به نظر میرسد.
همنشینیِ شیر با خورشید، چه حكایت از فرود آمدنِ خورشید در صورتِ فلكیِ اسد در منطقهالبروج در فرهنگ اخترشناختیِ كهنِ میانرودان، ایرانی، عرب، ترك، یهودی و مغول داشته باشد، و چه استعاره از ملازمتِ خورشید ( به مثابۀ نمادی از پادشاه اسطورهای ) با شیر ( چون نمادی دینی ) به حساب آید، و چه تصویرِ نقشبسته بر بیرق و پرچم سلسلههای حاكم بر این سرزمین در درازنای تاریخ را به یاد بیاورد، در جوهرۀ خودْ پیوند میان آسمان و زمین را تداعی میكند؛ چیزی كه شاید رمز ماندگاری و دوام این نقشمایه را باید در آن جستجو كرد.
حمیدرضا كرمی